نمیدانم برای جامهای جهانی قبلی تاپیک داشتیم یا نه، ولی فکر کردم بد نیست برای امسال تاپیکی داشته باشیم.
بازیهای امسال همین پنجشنبه (۲۴ خرداد/۱۵ جون) در روسیه آغاز میشوند و فردایش ساعت ۷:۳۰ عصر به وقت تهران، نخستین بازی ایران در برابر مراکش برگزار میشود.
دیدن بازیهایی که هر ۴ سال یک بار تکرار میشوند، فارغ از هر نتیجهای، مجالی برای بیرون آمدن از روتین روزمره و تجربه لذت و هیجان است.
اگر هم اهل ادبیات و فرهنگ و داستان هستید، پیشنهاد میکنم شماره جدید مجله کرگدن را که این هفته روی کیوسک است، از دست ندهید. نسخه الکترونیکیاش هم قاعدتا در فیدیبو باید باشد.
یه حسی بهم میگه اونی که بازداشت کردن مسی اصلی بوده, اینی که امروز تو زمین بود و پنالتی خراب کرد رضا پرستش
-----
توضیح:
امروز در بازی آرژانتین-ایسلند، لیونل مسی یک پنالتی و چند ضربه کاشته را گل نکرد و بارها در عبور از خط دفاعی ایسلند ناکام ماند. در نهایت بازی ۱-۱ تمام شد.
رضا پرستش یک ایرانی است که از لحاظ ظاهری بسیار شبیه مسی است.
این را در تلگرام نوشته بودم. چون هم به جام جهانی ربط دارد و هم در آن از استیو جابز نام بردهام، اینجا هم میگذارم.
-----
وقتی مارادونا باشی...
دیشب در بازی آرژانتین و نیجریه، دوربین بارها روی دیهگو مارادونا و رفتارهای غریب او زوم کرد. بعد از گل آرژانتین، دستهایش را ضربدری روی سینهاش گذاشت، رویش را به آسمان کرد و گویی در حال صحبت با ارواح مقدس است، سیاهی چشمهایش از حالت عادی خارج شد. یک بار هم او را نشان دادند انگار که کاملا به خواب رفته است. در یکی از بازیهای قبلی هم با سیگار برگ در دست، در حالی که در استادیومها سیگار کشیدن ممنوع است، نشانش دادند که مثل پدرخوانده به سیگار قطورش پُکهای عمیق میزد. و این همان مارادونایی است که در آن بازی معروف در برابر انگلستان، در زمانهای که خبری از VAR (ویدیوچک) نبود، با دست گلی را وارد دروازه انگلستان کرد؛ کاری که (تقریبا) همه وقتی متوجه شدند، گفتند دستش درد نکند! مارادونا، علیرغم اعتیادی که بعدا او را درگیر کرد، اسطوره شد و اسطوره ماند و اسطورهها را با متر و معیارهای معمول نمیتوان سنجید.
استیو جابز هم اسطوره بود. او، در سمت مدیرعامل یک شرکت آمریکایی چندمیلیارددلاری، خلاف همه آدمهای اتوکشیده و کتشلوارکراواتیِ همتای خودش، با شلوار جین و پلوور و کفش کتانی روی سن میآمد، خودش بنزش را میراند و با آن خلاف میکرد، و در خانهای نسبتا معمولی بدون لشگری از محافظان زندگی میکرد. او هم اسطوره بود و در متر و معیارهای آدمهای معمولی نمیگنجید.
اسطورهها تعریف خودشان را دارند؛ نه مسی و نه کریس رونالدو، با همهٔ تبحر و گرانقیمتیشان، اسطوره نمیتوانند باشند. اسطوره را نقد نمیتوان کرد و از اسطوره تقلید نمیتوان کرد. شاید همهرفتارهای یک اسطوره باب میل ما یا حتی مطابق نرم اخلاقی جامعه نباشد، اما واقعیت این است که اسطورهها در همین سرکشیشان دوستداشتنیاند (و برای همین است که هر سرکش و ساختارشکنی، مثلا ترامپ!، هرگز نمیتواند اسطوره باشد)؛ و بدون اسطورهها، جهان خیلی لوس و بیمزه خواهد بود. ما به اسطورهها نیاز داریم تا چیزی را در آنها ببینیم که خود هرگز نمیتوانیم باشیم.