استیو جابز — Steve Jobs

[Ali_Omid]

[AliGhz]

در مورد فیلم جدید استیو جابز که ۹ دسامبر اکران خواهد شد:
http://www.macworld.co.uk/feature/apple ... n-3584183/

در آخر لینک بالا، پیش‌پرده‌ای از فیلم را میتوان دید. یکی هم اوایل صفحه هست که جزئیات بیشتری از فیلم را نشان میدهد.

طبق معمول روغن‌داغش را زیاد کرده‌اند. در همین دو دقیقه، چیزهایی در فیلم وزنیاک به جابز میگوید، که منهم که نه سر پیازم و نه تهش فهمیدم حقیقت نداشته. وزنیاک هم خودش دیده و گفته که خیالبافی سناریونویس‌ها بوده.

جابز را هم طبق انتظار از آنچه بوده، هر دو جنبهٔ خوب و بدش را اغراقش کرده‌اند. البته اگر غیر از این بود تعجب داشت. فیلم هالیوود است و داکیومنتری نیست…

از قرار نقش جابز را اول میخواسته‌اند به تام کروز و بعد به لئوناردو دی‌کپریو بدهند، که خوشبختانه این کار را نکرده‌اند.

ایلیا جان فکر کنم منظور شما ۹ اکتبر بوده.

علی ایحال، با این‌که نقدهای مثبتی دربارۀ فیلم نخوانده بودم، با توجه به این‌که فیلمی دربارۀ جابز بود و به نظر هم هیجان‌انگیز می‌آمد، بر خود وظیفه دانستم که حتماً به تماشای آن بروم. البته روزی از هفته را انتخاب کردم که بلیت سینما نیم‌بها باشد

به نظرم نام فیلم را باید «لیسا» می‌گذاشتند نه استیو جابز. کل فیلم داستان رابطۀ این دختر و پدر است.

یک سری فکت‌ها از زندگی جابز را در ظرفی از تخیل ریخته‌اند و فیلمی ساخته‌اند که همان‌قدر به زندگی جابز ناشبیه است که چهرۀ هنرپیشۀ محترم به قیافۀ جابز مرحوم. یک فیلمِ کاملاً هالیوودی است.

برخلاف تیزر، فیلم اصلاً پرهیجان نیست و بسیار دیالوگ‌محور است و پر از داد و فریاد.

فیلم خوبی نبود.

فیلم قبلی دربارۀ جابز هم بد بود.

مثل کتاب آیزاکسون دربارۀ جابز.

[Ilia]

جابز که مُرده و نمیتونه که از خودش دفاع کنه. اما اینکه زندگی خصوصی لیسا را هم بصورت خیالبافی فیلم کنند، نمیدانم که واقعا چقدر از لحاظ اخلاقی کار درستیست.

اما کلا هالیوود است. این جور فیلم‌ها را با مستند نباید اشتباه گرفت.

متشکر از پستت! من میگذارم تا وقتی که نتفلیکس نمایشش بدهد.

[iSam]

یک فیلم ازش دیدم که به نظرم بد نبود و البته اخلاق های بد استیو را زیاد پوشش نمی داد! پیشنهاد می کنم آن را ببینید.

[Dr.AliNavid]

سلام
مطلب زیر توجهم رو جلب کرد. البته فکر می کنم در بعضی مطالبش اغراق شده باشه. در هر حال صحت و سقمش بر عهده راوی!

http://www.apple-nic.com/apple-news/234 ... -جابز.html

[amirazizi]

من یک سری با سامسونگ اصلی کره کار کردم که یکی از بدترین تجربه های زندگی ام بود. بسیار بسیار زبون نفهم، کم سواد، تازه به دوران رسیده و وقیح . همه چیز رو از اپل کپی کردند ولی ادعایی داشتند که بیا ببین، توی جلسات جدی که ما داشتیم حداقل ۱۰ بار گفتن که پر بیننده ترین ویودیو یوتیب مال یک کره ای و ما خیلی خیلی خفنیم. من روم نشد بگم که اره گانگام استایل شما با گربه های دوستان رقابت می کنه چون ۹ تای بعدی احتمالا همه ویدیوی گربه اند.

واقعا تجربه حال به هم زنی بود و من فقط یک مورد خاص تو ایران دیده بودم که ادعای اینجوری داشته باشند و اینقدر تهی باشند، بگذریم.

یکی از تاکتیک های خیلی خیلی جدی سامسونگ که توسط کمپانی تبلیغاتی اش Cheil مدریت می شه پول های هنگفت و قلمبه دادن به روزنامه نگارها وبلاگ نویس ها، یوتیوبر ها و غیره است. هزینه ای که توی این زمینه انجام می دن تقریبا اندازه تبلیغات شونه و پول کلفتی توی این زمینه خرج می کنند.

به طور مثال تا فروش شون توی ترکیه کم شد شروع کردن به خبرنگار ها،‌ روزنامه نگار ها، وبلاگ نویس ها و ... پول دادن که بدون هیچ اشاره به سامسونگ فقط از اپل بد بنویسند و شایعه پراکنی براش انجام بدن و این تاکتیکی که به صورت جهانی دنبال می کنند .

بعد از دیدن شیوه تهوه اور سامسونگ من دیگه به هیچ مقاله ای اعتماد ندارم . اصلا عجیب نیست اگه توی ایران هم برای بزرگ تر شدن بازارش این کار رو انجام بده. چون حتی توی خود امریکا هم این کار رو انجام می ده و کلا تاکتیک جهانی شونه .

شرکت Cheil می گه شما چیزی رو که از دیگران بشنوی بهتر قبول می کنی تا تو تبلیغ سامسونگ ببینی ، مخصوصا که تبلیغات منفی و مستقیم اپل شون نتیجه عکس داد.

در نهایت یک موضوع کوچک رو اضافه کنم که توی ترکیه به وزیرهای ترکیه ، نماینده های مجلس و شهردار استانبول پول های کلان می دن و ازشون می خوان که توی کنفرانس ها و مصاحبه ها یک بار گوشی شون رو در بیارن ، به طور مثال برای یک مهمونی که سامسونگ این اقایون رو دعوت کرده بود ۱.۸ میلیون دلار خرج کرد و روی یک کشتی روی تنگه بوسفور یک حرکت عجیب انجام دادن و زمانی که شهردار استانبول باج هاشون رو قبول نکرد و باهاشون در افتاد یک جنجال خبری اساسی شد و حتی سعی کردند که با لابی قوی و از طریق بقیه باج خورهاشون براش پاپوش درست کنند که استعفا بده که نداد.

ما زمانی که براشون کار می کردیم ۶۸٪ بازار ترکیه دستشون بود که واقعا عدد عجیبیه ولی رویه کاری شون چندش اوره .

[iShahin]

من یک سری با سامسونگ اصلی کره کار کردم که یکی از بدترین تجربه های زندگی ام بود. بسیار بسیار زبون نفهم، کم سواد، تازه به دوران رسیده و وقیح . همه چیز رو از اپل کپی کردند ولی ادعایی داشتند که بیا ببین، توی جلسات جدی که ما داشتیم حداقل ۱۰ بار گفتن که پر بیننده ترین ویودیو یوتیب مال یک کره ای و ما خیلی خیلی خفنیم. من روم نشد بگم که اره گانگام استایل شما با گربه های دوستان رقابت می کنه چون ۹ تای بعدی احتمالا همه ویدیوی گربه اند.

واقعا تجربه حال به هم زنی بود و من فقط یک مورد خاص تو ایران دیده بودم که ادعای اینجوری داشته باشند و اینقدر تهی باشند، بگذریم.

یکی از تاکتیک های خیلی خیلی جدی سامسونگ که توسط کمپانی تبلیغاتی اش Cheil مدریت می شه پول های هنگفت و قلمبه دادن به روزنامه نگارها وبلاگ نویس ها، یوتیوبر ها و غیره است. هزینه ای که توی این زمینه انجام می دن تقریبا اندازه تبلیغات شونه و پول کلفتی توی این زمینه خرج می کنند.

به طور مثال تا فروش شون توی ترکیه کم شد شروع کردن به خبرنگار ها،‌ روزنامه نگار ها، وبلاگ نویس ها و ... پول دادن که بدون هیچ اشاره به سامسونگ فقط از اپل بد بنویسند و شایعه پراکنی براش انجام بدن و این تاکتیکی که به صورت جهانی دنبال می کنند .

بعد از دیدن شیوه تهوه اور سامسونگ من دیگه به هیچ مقاله ای اعتماد ندارم . اصلا عجیب نیست اگه توی ایران هم برای بزرگ تر شدن بازارش این کار رو انجام بده. چون حتی توی خود امریکا هم این کار رو انجام می ده و کلا تاکتیک جهانی شونه .

شرکت Cheil می گه شما چیزی رو که از دیگران بشنوی بهتر قبول می کنی تا تو تبلیغ سامسونگ ببینی ، مخصوصا که تبلیغات منفی و مستقیم اپل شون نتیجه عکس داد.

در نهایت یک موضوع کوچک رو اضافه کنم که توی ترکیه به وزیرهای ترکیه ، نماینده های مجلس و شهردار استانبول پول های کلان می دن و ازشون می خوان که توی کنفرانس ها و مصاحبه ها یک بار گوشی شون رو در بیارن ، به طور مثال برای یک مهمونی که سامسونگ این اقایون رو دعوت کرده بود ۱.۸ میلیون دلار خرج کرد و روی یک کشتی روی تنگه بوسفور یک حرکت عجیب انجام دادن و زمانی که شهردار استانبول باج هاشون رو قبول نکرد و باهاشون در افتاد یک جنجال خبری اساسی شد و حتی سعی کردند که با لابی قوی و از طریق بقیه باج خورهاشون براش پاپوش درست کنند که استعفا بده که نداد.

ما زمانی که براشون کار می کردیم ۶۸٪ بازار ترکیه دستشون بود که واقعا عدد عجیبیه ولی رویه کاری شون چندش اوره .

بسیار بسیار زبون نفهم، کم سواد، تازه به دوران رسیده و وقیح .

شدیدا تایید میشه امیر جان!

این سیاست‌ها کثیف را همیشه سامسونگ داشت.. اون اویل (خیلی اویل وقتی تازه گلکسی نسل دوم اومده بود) شروع کرده بود به یک سری‌ها پول دادن که برن تو وبسایت‌ها که آیفون را بررسی و ریوو کردن کامنت منفی بنویسن از تجربیات بدشون بگن!
کلا کره‌ای‌ها از دماغ فیل افتادن و از خود راضی تو آسیای‌ها. من شنده بودم این را، اما بعد از اینکه یک دوست دختر کره‌ای گرفتم و باهاشون نشست و برخواست کردم قشنگ لمس کردم این را. خیلی کارها، رفتا و اخلاقیتشون به طرز عجیب و باور نکردنی مثل ما ایرانی‌ها میمونه! منم منم‌ داشتن‌ها، و خودبزرگ‌بینی‌ها و این که خودشون را برتر میدونن و بقیه را کوچیکتر و غرور کاذب و غیره... اصلا عجیب مثل ایرانی‌ها میمونه! حتی زن‌ها و دخترهاشون دقیقا مانند ایرانی‌ها هستند از لحاظ انواع اقسام عمل زیبایی و دماغ و گونه و ممه و غیره! و همینطور آرایش غلیظ..! پسرها کره‌ای هم فکر میکنند زیباترن مخلوقات بر روی کره زمین هستند و همه براشون سر و دست میشکنند! - کلا قوم دوست داشتنی و دلچسبی نیستند این دوستان کره‌ای!

[amirazizi]

شدیدا تایید میشه امیر جان!

خیلی کارها، رفتا و اخلاقیتشون به طرز عجیب و باور نکردنی مثل ما ایرانی‌ها میمونه![/b] منم منم‌ داشتن‌ها، و خودبزرگ‌بینی‌ها و این که خودشون را برتر میدونن و بقیه را کوچیکتر و غرور کاذب و غیره... اصلا عجیب مثل ایرانی‌ها میمونه! حتی زن‌ها و دخترهاشون دقیقا مانند ایرانی‌ها هستند از لحاظ انواع اقسام عمل زیبایی و دماغ و گونه و ممه و غیره! و همینطور آرایش غلیظ..! پسرها کره‌ای هم فکر میکنند زیباترن مخلوقات بر روی کره زمین هستند و همه براشون سر و دست میشکنند! !

یک مثلی تو دنیای تبلیغات هست که میگن هر آزانسی فقط یک مشتری کره ای می تونه داشته باشه. خیلی کار کردن باهاشون سخته و دقیقا یکی از دلایلش ادعای وحشتناک و جنون امیزشونه و در عین حال درک پایین شونه و اینکه نمی دونند که نمی دونند . زمانی که gear سامسونگ قرار بود عرضه بشه به ما گفتند که قبلش بدونیم و اینا. مدیر سامسونگ تو ویدیویی که فرستاده بودند جوری از Gear تعریف می کرد که اگه کسی نمی دونست حس می کرد اینا بشر رو روی مریخ پیاده کردن، یک چیز عجیبی که باور نکردنی بود و برای من غیر قابل تصور بود که چطوری مدیر سامسونگ داغون بودن وسیله به این افتضاحی رو درک نمی کنه. مدیرش که این باشه دیگه تکلیف بقیه روشنه. Gear بدترین Gadget دو دهه ی اخیر گذشته انتخاب شد.

این موضوعی که گفتید خیلی جالب بود و اصلا عجیب نیست که سریال های کره ای توی ایران طرفدار زیاد داره. دردهای فرهنگی مشترک زیاد دارند که حرف اونا رو ایرانی ها خوب می فهمن.

در ضمن بر اساس آمار سایت دوست یابی okcupid بیشترین درخواست دوستی از طرف پسرا برای دخترهای اسیایی و محبوب ترین دخترها اونها هستند از طرفی پسرهای آسیایی بین تمامی نژادها کمترین جذابیت و کمترین میزان محبوبیت رو دارند . اگر پسر کره ای دیدی که خیلی ادعا می کنه می تونید این اعداد رو نشونشون بدید

http://blog.okcupid.com/index.php/your- ... -you-back/

[iShahin]

شدیدا تایید میشه امیر جان!

خیلی کارها، رفتا و اخلاقیتشون به طرز عجیب و باور نکردنی مثل ما ایرانی‌ها میمونه![/b] منم منم‌ داشتن‌ها، و خودبزرگ‌بینی‌ها و این که خودشون را برتر میدونن و بقیه را کوچیکتر و غرور کاذب و غیره... اصلا عجیب مثل ایرانی‌ها میمونه! حتی زن‌ها و دخترهاشون دقیقا مانند ایرانی‌ها هستند از لحاظ انواع اقسام عمل زیبایی و دماغ و گونه و ممه و غیره! و همینطور آرایش غلیظ..! پسرها کره‌ای هم فکر میکنند زیباترن مخلوقات بر روی کره زمین هستند و همه براشون سر و دست میشکنند! !

یک مثلی تو دنیای تبلیغات هست که میگن هر آزانسی فقط یک مشتری کره ای می تونه داشته باشه. خیلی کار کردن باهاشون سخته و دقیقا یکی از دلایلش ادعای وحشتناک و جنون امیزشونه و در عین حال درک پایین شونه و اینکه نمی دونند که نمی دونند . زمانی که gear سامسونگ قرار بود عرضه بشه به ما گفتند که قبلش بدونیم و اینا. مدیر سامسونگ تو ویدیویی که فرستاده بودند جوری از Gear تعریف می کرد که اگه کسی نمی دونست حس می کرد اینا بشر رو روی مریخ پیاده کردن، یک چیز عجیبی که باور نکردنی بود و برای من غیر قابل تصور بود که چطوری مدیر سامسونگ داغون بودن وسیله به این افتضاحی رو درک نمی کنه. مدیرش که این باشه دیگه تکلیف بقیه روشنه. Gear بدترین Gadget دو دهه ی اخیر گذشته انتخاب شد.

این موضوعی که گفتید خیلی جالب بود و اصلا عجیب نیست که سریال های کره ای توی ایران طرفدار زیاد داره. دردهای فرهنگی مشترک زیاد دارند که حرف اونا رو ایرانی ها خوب می فهمن.

در ضمن بر اساس آمار سایت دوست یابی okcupid بیشترین درخواست دوستی از طرف پسرا برای دخترهای اسیایی و محبوب ترین دخترها اونها هستند از طرفی پسرهای آسیایی بین تمامی نژادها کمترین جذابیت و کمترین میزان محبوبیت رو دارند . اگر پسر کره ای دیدی که خیلی ادعا می کنه می تونید این اعداد رو نشونشون بدید

http://blog.okcupid.com/index.php/your- ... -you-back/

این چیزی که درباره سریال‌های کره‌ای و طرفدارانش در ایران بود خیلی جالب بود! برای من شدید قابل درکه، شما تا با کره‌ای جماعت رفت و امد نکرده باشی نمیتونی درک کنی تا چه حد عجیبی خصلت‌ها، کارها و رقتارهاشون شبیه به ایرانی‌هاست. حتی به نظرم از عرب‌ها، ترک‌ها، ارمنی‌ها، هندی‌ها و این‌ها که نزدیک ما هستند و خیلی با ما چیزهای مشترک دارند یکچیز‌هایی‌شون شبیه‌تره! خاله‌زنکی، و فضولی و غیبت هم اضافه کن

اما من موندن با این شباهت عجیب، چرا اون‌ها اونجان و ما اینجا؟ کاش حالا که این همه خصلت بد مشتریک داریم، یکمی هم خصلت خوب مشترک داشتیم و مثل اون‌ها سخت کوش و پیگیر و موفق بودیم! هر چند که بنظر من دلیل اصلی عدم موفقیت ما، دین مُبین هست که هنوز ما را اندرخم کوچه‌ای علاف کرده

[Pooria Azimi]

کلا کره‌ای‌ها از دماغ فیل افتادن و از خود راضی تو آسیای‌ها. من شنده بودم این را، اما بعد از اینکه یک دوست دختر کره‌ای گرفتم و باهاشون نشست و برخواست کردم قشنگ لمس کردم این را. خیلی کارها، رفتا و اخلاقیتشون به طرز عجیب و باور نکردنی مثل ما ایرانی‌ها میمونه! منم منم‌ داشتن‌ها، و خودبزرگ‌بینی‌ها و این که خودشون را برتر میدونن و بقیه را کوچیکتر و غرور کاذب و غیره... اصلا عجیب مثل ایرانی‌ها میمونه! حتی زن‌ها و دخترهاشون دقیقا مانند ایرانی‌ها هستند از لحاظ انواع اقسام عمل زیبایی و دماغ و گونه و ممه و غیره! و همینطور آرایش غلیظ..! پسرها کره‌ای هم فکر میکنند زیباترن مخلوقات بر روی کره زمین هستند و همه براشون سر و دست میشکنند! - کلا قوم دوست داشتنی و دلچسبی نیستند این دوستان کره‌ای!

عجب. پس کره‌ای‌ها هم مثل ما ایرانی‌ها عادت دارند ده‌ها میلیون نفر رو با چند تجربهٔ شخصی کوتاه قضاوت کنند. عجب مردمان خودبرتربین و دیگرکوچک‌بینی هستند این کره‌ای‌ها!

------------

در بین همکاران و دوستان من از کره، هنگ‌کنگ، مالزی، سریلانکا، و چین هم هستند؛ از هر دو جنس. در این ۱۰ دقیقه که پست بالا رو دیدم دارم فکر می‌کنم آیا در طول تقریباً ۲ سال گذشته کوچکترین نشانه‌ای از صفات بالا در اون‌ها دیده‌ام یا نه و جواب صادقانه اینه که خیر. پیشنهاد من تغییر محیط و انتخاب بهتر دوستانه، نه تعمیم رفتار یک نفر به یک قوم (به این کار می‌گن guilt by association).

[amirazizi]

اما من موندن با این شباهت عجیب، چرا اون‌ها اونجان و ما اینجا؟ کاش حالا که این همه خصلت بد مشتریک داریم، یکمی هم خصلت خوب مشترک داشتیم و مثل اون‌ها سخت کوش و پیگیر و موفق بودیم!

دقیقا، کسانی که من دیدم و باهاشون کار کردم سخت کوشی شون ستایش بود ولی دردناک بود و تجربه بسیار بدی بود. چون هر چیزی رو ۲۰ بار عوض می کردند و حرفشون رو ۲۰ بار تغییر میدادند و اصلا چیزی رو روی کاغذ یا با ایمیل نمی گفتن که بعدا اگر خواستن بزنند زیرش که این کار رو هم چندین و چند بار انجام دادند. از طرفی اصلا از آزار و اذیت کسانی که براشون کار می کنند ترسی نداشتند و با پر رویی و وقاحت تمام ساعت ۱۲.۴۵ شب ممکن بود زنگ بزنند که برگرد دفتر نظرمون عوض شده. احساس نمی کنند با شما کار می کنند احساس میکند شما رو خریدند ، برده شون هستی و هیچ محدودیت زمانی هم وجود نداره اگر ساعت ۱۲.۴۵ از خواب بیدارت کنند خیلی عادی و اصلا اشکالی نداره و حریم شخصی کاملا براشون بی معنا بود. این اتفاق خیلی روی اعصاب من بود. بی نظمی ، نداشتن سیستم کاری و احساس تملک غیر قابل تصور.

ما از اول پروژه می گفتیم که لوگوهای سامسونگ باید ابی باشه یا سفید ؟ غیر از اینکه جا و اندازه اش چندین بار عوض شد آخرین باری که تصمیم گرفتند به ما ساعت ۷:۴۶ شب اعلام شد. حالا کنسرت Armin Van Buuren قرار بود ساعت ۸ شروع بشه !!! من از این اتفاق ویدیو دارم ها ! می دونستم بعدا به هرکی بگی باور نمی کنه که اخرین Revision های سامسونگ ۱۴ دقیقه قبل از شروع کنسرت اومد و باید هم انجام میشد که انجام شد ما یک واحد پرتابل اونجا نصب کرده بودیم واسه اینگونه حرکات پشتک وارو. این سیستم کاری نیست این جنونه! از طرفی اصلا قبول ندارند که پیشرفت شون محصول کپی کردن یک به یک از دیگرانه نه نو آوری . نو آوری هاشون شبیه Gear از آب در میاد.

ما با دو تا شرکت آلمانی کار کردیم Ekol , Siemens دقیقا نقطه مقابل اونا بودند. همه چیز مرتب منظم ، پیش بینی شده، برنامه ریزی شده و روی حساب. همه تغییرات به طور مستند اعلام میشد و خیلی منطقی و درست بود.

سامسونگی ها تمام ضعف های کاری خودشون رو با خر کاری ابله هانه و فشار های جنون امیز می خواستند درست کنند نه با نظم و داشتن یک سیستم کاری خوب ، اتفاقاتی که بیشتر مثل Gear میشد و می گفتن خوب جالب نشده دوباره از اول و اصلا و ابدا نمی فهمیدن که چیزی که می گن و میخوان خیلی مسخره و احمقانه است و اصلا به حرف گوش نمی دادند . فکر کن به ما می گفتند ما کره ای هستیم شما ترک ، شما که چیزی نمی فهمید ، تصورت از نژاد پرستی رو باید یک بار دیگه کوک کنی اگه با سامسونگ می خوای کار کنی. در عین حال اگه شما توی ۴ روز آخر پروژه نخوابید که اشکالی نداره ! اصلا چرا باید بخوابید؟ ما همیشه همینجوری کار میکنیم . آخرین جلسه ما ساعت ۴.۵۰ دقیقه صبح برگزار شد. باز من از این اتفاق ویدیو مستند دارم!

اون سخت کوشی که میگی کاملا درسته و همون باعث پیشرفت شون شده ولی توی خیلی از موارد تلاش جنون امیز برای درست کردن چیزی مثل Gear کاری که از اول انجامش اشتباهه. الان متوسط ساعت کار توی Sweden Denmark and Norway حدود ۳۶ ساعت در هفته است ولی میزان بهره وری و productivity شون بالاتر از جاهایی که خر کاری بی خود می کنند چون تصمیم گیری با اتکا به عقل و درایته نه با اتکا به زور و حماقت.

[amirazizi]

در بین همکاران و دوستان من از کره، هنگ‌کنگ، مالزی، سریلانکا، و چین هم هستند؛ از هر دو جنس. در این ۱۰ دقیقه که پست بالا رو دیدم دارم فکر می‌کنم آیا در طول تقریباً ۲ سال گذشته کوچکترین نشانه‌ای از صفات بالا در اون‌ها دیده‌ام یا نه و جواب صادقانه اینه که خیر. پیشنهاد من تغییر محیط و انتخاب بهتر دوستانه، نه تعمیم رفتار یک نفر به یک قوم (به این کار می‌گن guilt by association).

کاملا با حرفت موافقم پوریا جان، ابدا نمیشه یک گروه رو با دیدن چند نفر قضاوت کرد. من چیزی که گفتم تجربه شخصی از کارم هستش و نمی گم کل شون ادم های از خود راضی و داغونی هستند و اصلا چنین چیزی توی نوشته های من نیست بلکه کسانی که من باهاشون کار کردم ادم هایی بودند که از دید من از خود راضی و خود بزرگ بینی بودند و درک پایینی داشتند . این تجربه شخص من از کار مستقیم باهاشون بود حالا ممکنه تجربه کاری شما کاملا عکس من باشه که طبیعیه آدم ها تفاوت های زیادی دارند و این به محل تولد یا خانواده شون بر نمی گرده و همونطور که شما تجربه خوبی داشتی یک ادم دیگه ممکنه تجربه خیلی تلخی داشته باشه.

کره از ۱۹۵۳ تا الان پیشرفت های خیلی جالبی انجام داده. کشوری که ۸۰٪ بی سواد داشته و برای کارگری میومدن ایران و تو زمینه اموزش ۱۲۸ بودن تا جایی که الان جزو ۵ تای اول هستش. اینا آمارهای جالب و ستودنی هستش در عین حال وقتی مدیر سامسونگ از Gear به عنوان یک جهش در علم و یک اتفاق جدید توی تکنولوژی که حتی شاید از iPhone مهم تر باشه یاد می کنه نشون میده چه قدر درک پایینی داره . باز می گم منظور من کل مردم کره نیست و مثال هایی می زنم به خود اون فرد بر می گرده و کار ما باهاشون نه به مردم کره. حداقل من روی این مورد خیلی حساس هستم که کلی گویی نکنم ولی تجربه شخصی ام رو به راحتی می گم و این کلی گویی نیستش و به فرد من بر میگرده و من هیچ ترسی از بیانش ندارم .

در نهایت متاسفانه یا خوشبخانه قضاوت ادم ها به تجربیات قبلی بر میگرده . اگر شما ۵ بار با ۵ تا سریلانکایی کار کرده باشی و هر بار متضرر شده باشی بار هفتم اگر یک سریلانکایی ببینی با بد بینی خاصی سمتش میری چون نمی خوای تجربه تلخ قبلی رو تکرار کنی. این اتفاقی که خودت داری اینجا می بینی،‌ توی اینجا اگه بخوای پول جایی حواله کنی و ایرانی باشی بلافاصله یک نفر توی بانک میاد و ازت چند تا سوال عجیب می پرسه. اتفاقی که برای من هم تو Bank of America افتاد هم توی Wells Fargo که از ساعت ۱۲.۳۰ به بعد برای Wiretransfer کردن برای ایرانی ها محدودیت وجود داره و من اون سریلانکایی ششم هستم ‌

منظورم اینکه کاملا با شما هم نظر هستم ولی این اتفاق فقط مال ما نیست . اینکه شما همه ایرانی ها رو مجرم و خلاف کار بدونی هم به همون موضع guily by association مربوط میشه که گفتی .

[Behnam]

این را در Quora دیدم که به نظرم جالب آمد!

What are some mind-blowing facts about Steve Jobs?
Steve Ondich
Steve Ondich, Maybe Steve Jobs wasn't so different than us
Written Sep 17
I didn’t see these listed anywhere so…

He felt excessive use of technology by children was a bad thing. He put limitations on how much time his own kids could use their devices. Biographer Walter Isaacson observed "Every evening Steve made a point of having dinner at the big long table in their kitchen, discussing books and history and a variety of things. No one ever pulled out an iPad or a computer," he said. "The kids did not seems addicted at all to devices."
Given his obsession with style and aesthetics you might assume his own home office would be a bastion of technology and organization. You would be wrong. It was unremarkable, mundane and disorganized. Is this the refuge of a retired literature professor or the creative genius behind Apple? The billionaire in the picture is the only tell-tale clue.

[eysun]

داستان عکس معروف جابز از زبان عکاس

https://www.youtube.com/watch?v=s7znNPbGqk8

[rezag5]

آن مک پرو که روی میز هست به نظر شما خیلی کوچک نیست ؟