ممنون ایلیا جان. بله از وجود این فیلم با خبر بودم و خیال دارم آن را ببینم. برای من از همه چیز عجیبتر این است که کسی دربارهٔ چنین سوژه ای که علاقهمندان بسیار محدودی دارد، نه یک فیلم تلویزیونی، بلکه یک فیلم سینمایی بسازد!
جان هادسن از قلمسازان معروف (که ضمناً برای آواتارش در فوروم قلمسازان از نوشتهٔ نام خودش به خط نستعلیق استفاده میکند) اخیراً در گفتگویی دربارهٔ حروفچینی فارسی و اردو گوشزد کرد که حروفچینی کنونی این زبانها محصول یک سلسله مراتب تصادفی است که از محدودیتهای صنعت چاپ سربی برخاسته است. او پیشبینی میکند که حروفچینی خط فارسی در آینده (با استفاده از صنعت چاپ انعطافپذیرتر دیجیتالی) حرامزادهای از سبکهای مختلف خطاطی سنتی باشد.
گفتنی است که بحثهای دربارهٔ خطاطی چاپی لاتین هم در زمانی بسیار داغ بوده است و بسیاری خطهایی مثل هلوتیکا را خیانتی به هنر خطاطی لاتین میدانستند. هرچند که صنعت چاپ برای لاتین به آن اندازه محدود کننده نبوده است که برای نگارش عربی بوده و هست.
بهرحال ما هم از این گونه بحثهای داغ نمیتوانیم پرهیز کنیم بویژه از اینرو که تأثیر صنعت چاپ بر کیفیت خط در فارسی بسیار عمیقتر بوده است.
از گفتنیهای «متفرقه»ی دیگر نمایش گشایش بازیهای المپیک در پکن است که در آن -از جملهٔ چیزهای دیگر- به صنعت چاپ به عنوان تحفهای از چین به بشریت، به زیباترین شکل ممکن اشاره شده بود.
این یک فیلم مستند است که فرایند و تاریخ دیزاین (باید ببخشید اما طراحی در فارسی معنی دیزاین را نمیدهد. ما در فارسی کلمهای مناسب و کاملی برای آن نداریم) و تایپوگرافی معاصر را مرور میکند. بسیار فیلم خوبیست. در طول فیلم مصاحبههای زیادی با تعداد زیادی از گرافیستهای مهم معاصر وجود دارد که برای بسیاری از ما که با کارهایشان آشنا بوده و تحسین کردهایم و دیدن نگاههای متقابل آنها به یک موضوع بسیار جالب است.
یک نکته جنبی دیگر که در این فیلم دیدن تمامی این طراحان معروف با کامپوترهای مختلف مکینتاششان است. اگر من جای اپل بودم از این فیلم برای تبلیغ مک استفاده میکردم.
راستش من خودم را جای جان گذاشتم و گفتم آیا راضی هستم که آواتارم ناگهان از جایی سر در بیاورد. پاسخم منفی بود! این است که من یک لینک میدهم اگر در گفتگوهای این فوروم قلمسازان بگردید پیدایش خواهید کرد. http://typophile.com/forum/366
برای علاقهمندان به این سوژه در زمینهٔ نگارش فارسی-عربی، بحث سازندهای شکل گرفته است. در لینکی که میآورم، توماس میلو موتور متن عربی ساخت خودش را (که امیدوارم روزی در همهٔ پلاتفرمها جایگزین OT و AAT شود) مورد گفتگو قرار داده. من هم در مورد پدیدهٔ «تاهوما» و موضوع وضوح نمایش نگارش فارسی-عربی نظراتم را مطرح کردهام. البته همهاش به انگلیسی است. http://typophile.com/node/50960
من برای یه پروژه دانشگاهی یه سری مقاله راجع به هلوتیکا ترجمه کردم(البته دست و پا شکسته) ولی به خوندنش می ارزه!!
با عنوان "هلوتیکا: تاریخچه و کاربرد آن در طراحی گرافیک" http://amirandalibi.com/files/articles/ ... vetica.pdf
آخرین ویرایش توسط aamir در 28 دسامبر 2010, 01:22، در مجموع 1 بار ویرایش شده است.
andalibi نوشته شده:من برای یه پروژه دانشگاهی یه سری مقاله راجع به هلوتیکا ترجمه کردم(البته دست و پا شکسته) ولی به خوندنش می ارزه!!
با عنوان "هلوتیکا: تاریخچه و کاربرد آن در طراحی گرافیک" http://amirandalibi.com/articles/09/01/helvetica.pdf
ممنون . الآن که 2 نصفه شبه ولی سیوش کردم حتماً بخونمش باید جالب باشه . فقط در تورق بسیار سریع، ( با اجازه تون ) یه اشکالی دیدم در صفحه 4 . شکل ( مقایسه آریال و هلوتیکا) کمرنگ و پررنگ اصلا معلوم نیست کدومه ! یا حداقل من ( اگه نمی دونستم ) نمی تونستم تشخیص بدم کدوم به کدومه .
هر چند از نظر من هیــچ فونت انگلیسی به قشنگی Myriad Pro نیست . فونتی که( اگه اشتباه نکنم ) Adobe ساخته و اپل تقریبا همه جا از خودش و خانواده ش استفاده می کنه
ممنون امیر جان. مطلب خیلی جالبی بود. ضمناً از چشمم نیفتاد که در صفحهٔ اول از ثلث استفاده کرده بودی!
نکتهای که قابل ذکر است این هست که ما (فارسی زبان و عرب زبان و غیر لاتین زبانها) آن چشم لاتینی را نداریم که به سهولت جزئیات تفاوت ظاهر یک قلم از قلم دیگر لاتین را تشخیص دهیم. عکس این موضوع در مورد چشم لاتینی صادق است. آنها تفاوت ظاهر قلمهای مختلف عربی را به دشواری تشخیص میدهند مگر تفاوتی رادیکال مثل ثلث و نسخ باشد. البته افراد حرفهای در کار قلم سازی طبعاً چشمان ورزیدهتری دارند. ولی بطور عمومی هرکسی نسبت به نمایش خط زبان غیر مادری تا حدودی «کور رنگ» است.
هلوتیکا و اریال بویژه برای متون کوتاه مناسبند. از همین روست که در تابلوی فروشگاه و مارک کالا و علائم جادهها خیلی مصرف دارند. اما آنطور که از اهل فن لاتین زبان شنیدهام، نمایش حروف آنها بقدری یکنواخت است که برای متن طولانی و کوچک مثل کتاب چندان مناسب نیستند و چشم را خسته میکنند (مثل رانندگی در یک جادهٔ خلوت مستقیم و بی پیچ و خم). محبوبیت آنها در قلمهای عربی و فارسی (که خود من هم از آنها به وفور استفاده کردهام) شاید ریشه در همین امر داشته باشد که مصرف عملی آنها در یک متن فارسی بیشتر به چند کلمه یا عبارت کوتاه محدود میشود.
برای مرورگر هم قلم مناسبی هستند چون وضوح حروفشان خیلی سریع لُب کلام هر مطلبی را به خواننده منتقل میکند. اما با پوریا موافقم که برای یافتن «زیبایی» باید در قلمهای دیگر (خصوصاً سریف) جستجو کرد.
حالا موضوعی کاملاً متفاوت.
قلم ندیم که برای متن انتخاب کردهای روی Adobe Reader چندان مشکلی ندارد ولی نقطههای حروفش روی نرمافزارهای خود مک درست نمایش داده نمیشوند. این در مورد بیشتر قلمهای عربی bundle مک (بجز جیزه) صادق است. اپل هم ده پانزده سال است که این قلمها را به روز نرسانده است. اشکال هم از یک نوع ساختار بُرداری نقطههاست که با موتور نمایش متن مک سازگاری ندارد. این است که اگر Safari برای pdf از Preview بصورت دیفالت استفاده کند، نقطهها درست نمایش داده نمیشوند. البته این که میگویم روی تایگر است و نمیدانم در لئوپارد توفیری کرده باشد.
پوریا جان من چون میخواستم سیاه و سفید پرینت بگیرم این کارو کردم. . .حتما درستش میکنم (مرسی که گفتی)
من خیلی روی سریف بودن یا سان سریف بودن فونت حساسیتی ندارم. و هر جا که هر کدوم زیباتر باشن استفاده میکنم
در مورد ندیم هم نکته جالبی گفتی که من نمیدونستم. .توی preview لئوپارد هم همون مشکلی رو داره که گفتی. . .