این عکسی را که در زیر گذاشتهام زیاد برای خواندن سخت نیست اما به دو دلیل آن را اینجا گذاشتهام:
اول، این نوشته روی دیوار یک رستوران بین راهی (نزدیک پلور) چسبانده شده. برایم خیلی جالب بود که پس از گذشت حدود بیست سال، رستورانهای بین راهی این قدر پیشرفت کردهاند و گرایششان از آن فضای کثیف و نفرتانگیز تغییر کرده است. یادم هست غیرممکن بود اگر در رستوران بین راهیای غذا میخوردی و بلایی به سرت نمیآمد.
دوم این که مدت طولانیای برایم طول کشید تا بخوانمش و همهاش فکر میکردم اشکال کار در کجاست. ببینید شما هم میفهمید:
و بالاخره فهمیدم هنرمندِ رستورانِ بین راهی، یادش رفته یک «چه»ی ناقابل را بگذارد. بیت، این قسمت از غزل حافظ است که میگوید:
ناصحم گفت به جز غم چه هنر دارد عشق؟
گفتم ای خواجهی عاقل هنری بهتر از این؟