قصد من اینجا اصلا یاد دادن خطاطی نیست. خودم هم ادعایی در اینکه چندان در اینکار متبحر باشم ندارم. اما علاقه را همیشه داشته ام.
اگر این پستها را دنبال کنید، احتمالا برایتان جالب خواهد بود. حیف است که نتوانیم که خط مادریمان را بخوانیم.
---
این هم درس اول. قطعه ای بسیار زیبا، احتمالا کار دست یکی از بزرگترین خطاطان تاریخ ما، میرزا غلامرضا اصفهانی.
سعی کنید که کلمه هایی که من در پایین نوشته ام را در متن پیدا کنید.
تنی چند از خاصّان درگاه محمود سبکتکین، حسن میمندی را گفتند؛
امروز سلطان در فلان مصلحت ترا چه گفت؟
گفت: بر شما هم پوشیده نمیماند.
گفتند: تو دستور مملکتی، آنچه بتو فرماید، دیگران را نمیشاید؟
گفت: چون داند بکس نمیگویم!
بتاریخ شهر رجب (شهر یعنی ماه)
(نقطه و ویرگول و غیره را من اضافه کرده ام تا خواندن متن برات شما آسانتر بشود.)
---
این یک قطعهٔ زینتی است، بنابر این، همانطور که میبینید؛
- نقطه ندارد. (آن سه تا را هم که میبینید، احتمالا فقط برای امتحان قلم و کاغد است)
- خطش شکسته است و در شکسته خیلی از حروف به هم میچسبند. اگر کلمه هایی را که من نوشته ام را در متن پیدا کنید، بتدریج هم شکل حروفی که بلد نیستید و هم این ترکیبهایی که الان برایتان نا آشنا هستند را یاد خواهید گرفت. مثلا ببینید که چطور در کلمهٔ «پوشیده»، «و» و «ش» بهم چسبیده اند. همینطور «دال» و «ه».
- بعضی از حروف را احتمالا هیچوقت به این شکل ندیده اید. مثلا «میم» دوم کلمهٔ محمود حتی برای من هم تازگی داشت. از این مثالها در این متن چند نمونهٔ جانانه هست که پیدا کردنشان را میگذارم به عهدهٔ خودتان. با توجه به اینکه متنش را بالا نوشته ام، کار سختی نیست.
- گاهی اوقات، خیلی از کلمه ها را نمیشود کاملا مطمئن بود که درست میخوانید. هر چه باشد، گاهی انشاء آن موقع با ما فرق داشته، نقطه ندارد، گاهی اسم خاص است که ما نمیشناسیمشان، بعضی مواقع کلمات اصلا کلا عربیست یا ما بلدشان نیستیم و غیره.
- گفتن ندارد که ممکن است که خود منهم در خواندن بعضی جاها اشتباه کنم.
من هر چند وقت که حوصله داشته باشم، یکی از اینها اینجا خواهم گذاشت. اگر تمرین کنید، زیاد طول نخواهد کشید تا حداقل چشمتان به این ترکیبها و خطوط عادت کند و آنها را یاد خواهید گرفت.
---
در مورد خط شکسته:
در مورد میرزا رضای اصفهانی: