دیدگاه: اپل نبردی را برگزیده است که نمیتواند ببرد
نوشتهٔ مایک الگن، کامپیوتر وُرلد
اپل به ندرت با کسی بطور رو در رو رقابت میکند.
بجای وارد شدن در نبردگاه گلآلودی با دیگر سازندگان نرمافزار و سختافزار، اپل تاریخاً عرصهٔ نبرد خود را خودش از پایه میسازد، و سپس بر آن نبردگاه بطور آشکاری حاکم میشود.
در حالی که تمامی صنعت رایانه سازی وارد بازاری شد که روزگاری «IBM-compatible» نام داشت، با clone هایی که روی Windows، OS/2، DOS و سپس Linux رانده میشدند، اپل از بازی در این عرصه خودداری کرد. در مقابل، این کمپانی همواره کامپیوترهای خودش را میساخت که روی سیستم عامل خودش رانده میشدند.
آن آگهیهای بامزهٔ «مک در مقابل پیسی» استنباط نادرستی از رقابتی رو در رو، مرد در مقابل مرد را میان پیسی و مک تصویر میکند ولی این تنها ترفندی تبلیغاتی است. در حالی که مک مجموعهٔ هماهنگی از سختافزار و نرمافزار، با کنترل سخت و مستقیم اپل است، یک پیسی از ترکیبات غیر قابل پیشبینی سختافزار و نرمافزار از شماری از کمپانیهای مختلف را شامل میشود که (معمولأ) تحت حاکمیت سیستم عامل مایکروسافت گرد هم آمدهاند.
اگر پیسی توسط مایکروسافت ساخته شدهبود، و مایکروسافت به کس دیگری اجازه نمیداد که پیسی بسازد، آنگاه مقایسهای رو در در رو و «سیب در مقابل سیب» ممکن میبود. ولی چنین نیست پس چنین مقایسهای ممکن نیست.
در حالی که Dell مستقیماً با Hewlett Packard و صدها کمپانی دیگر در فضای پیسی رقابت میکند، اپل مستقیماً با کسی در بازار مک رقابت ندارد.
سوء تفاهم نشود، این چیز بدی نیست. در رویکرد اپل امتیازاتی وجود دارد و نیز کاستیهایی، و موفقیت اپل امکان انتخاب مغتنمی را به بازار عرضه میکند.
با آیپاد قضیه به همین روال است. میدیا پلِیِری که اپل در خانهٔ خودش ساخت. اپل صاحب امتیاز پلاتفرم آیتونز است و بطور عمدهای بر توزیع موزیک دیجیتال کنترل دارد. استیو جابز نیرومندترین فرد در هالیوود است حال آنکه حتی در آنجا زندگی نمیکند! اپل مستقیماً با کسی در بازار میدیا پلیر رقابت نمیکند زیرا، همانند خود مکینتاش، اپل پلاتفرم مدیریت فایل های میدیا را خودش ساخته است (آیتونز)، محتوای میدیا برای توزیع را خودش تعیین میکند (توزیع دیجیتال توسط آیتونز) و نیز استانداردهایش، و به هیچکس نیز اجازهٔ دخول نمیدهد.
با آیفون، اپل دوباره از وارد شدن به رقابتی مستقیم در بازار تلفن موبایل خودداری کرده است. در حالی که چند سازندهٔ دستگاه موبایل با یکدیگر بطور مستقیم در Symbian، Windows Mobile، و دیگر پلاتفرمهای «باز» رقابت میکنند، شرکتهای دیگری چون Palm، Research In Motion و به زودی اپل، روی زمین ماسهای ساخته و پرداختهٔ خودشان بازی میکنند. کنترل پلاتفرم به RIM و Palm ثابت کرده است که این راه درست است و برای اپل نیز موفقیت آمیز خواهد بود.
اپل بار دیگر بخشی ویژهٔ خود بنا کرده است - نامش را میتوان بخش تلفنهای موبایل بر مبنای Mac OS نامید - و مطمئنم که اپل ۱۰۰٪ این بازار را در اختیار خواهد گرفت.
تنها موردی که به نظرم میآید که اپل در میدان واحد و بازی با دیگر کمپانیها رقابت کرده است، میدان بازار نرمافزار میدیا پلِیِر است.
نسخهٔ ویندوز QuickTime اپل مستقیماً با باندل Windows Media Player مایکروسافت، RealPlayer متعلق به RealNetworks و دیگران به رقابت پرداخته است. اگرچه کوئیکتایم در این میدان جای استواری دارد، اما بر کل بازار غلبه نکرده است. ولی از نظر کیفیت و کاربرد، کوئیکتایم به نظر من، با فاصلهای بسیار، برترین player است. از کیفیت ویدئو گرفته تا کیفیت صدا و سهولت کار، کوئیکتایم بر هر وجهی از تجربهٔ کاربری حاکم است.
پس چرا من درمورد سفاری روی ویندوز خوشبین نیستم؟
با اعلام عرضهٔ نسخهٔ ویندوزی سفاریِ اپل، جابز به شکل بیسابقهای وارد بازار پخته و بالغی میشود که توسط اپل ساخته یا کنترل نشدهاست.
اینجا اسپارت است
دنیای بستهٔ اپل مکان نسبتاً آرامی است. مدینهٔ فاضلهای به شیوهٔ آتن که در آن اشتباهات هر از چندگاه اپل بخشیده میشود. همه از شهروندی در این مدینهٔ فاضله بهره میبرند و هرکسی احساس میکند که به عصر طلائی و ایدههای بلندپایه و طراحی برتر که اپل خلق کرده است تعلق دارد.
ولی دنیای ویندوز چنین نیست. مکان سرد و بیرحمی است که هیچ چیزی مقدس نیست. کاربران مانند گرگان هار بر هر شرکتی که حتی اشتباه کوچکی مرتکب شده باشد حمله میبرند و کسی اسیر نمیگیرد. بویژه در بازار مرورگر برای ویندوز.
این آتن نیست، اسپارت است.
اپل اولین فرستادهٔ خود، نسخهٔ بتای سفاری برای ویندوز را به این دنیا رهسپار کرد که بدون هیچ مراسمی به چالهگاه آزمون انداخته شده است.
تنها چند ساعت پس از اینکه جابز نسخهٔ ویندوزی سفاری را معرفی کرد (و علیرغم این ادعای اپل که سفاری برای امن بودن از روز نخست طراحی شده است) متخصصان امنیتی گزارشی از وجود هژده سوراخ امنیتی در مرورگر تازهوارد منتشر ساختند. بلاگ نویسان و پیام نویسان به شکل گستردهای از این خبر جنجال براه انداختند و اپل و سفاری را به مسخره گرفتند.
مرورگر نسخهٔ بتاست و داشتن باگ قابل انتظار است. اپل هم ظرف سه روز باگهایی را که مطرح شده بودند برطرف کرد.
بلاگ نویسان طرفدار اپل از این رفتار غیرعادلانه به فریاد آمدهاند. ولی بهتر است که به آن عادت کنند.
در حالی که «خرخوان» های امنیتی اپل را بخاطر یک نسخهٔ بتای باگ دار تکه پاره میکردند، مشتاقان UI و تجربهٔ کاربری بخاطر «حس» و «ظاهر» آن پاچهٔ اپل را گرفتهاند. نمونهٔ این انتقادات در وِب فراوان است. مشکل کجاست؟ مشکل این است که سفاری برای ویندوز به اندازهٔ کافی شکل و شمایل ویندوز ندارد.
پنجرهها تنها از گوشهٔ پائین سمت راست آنها قابل تنظیم هستند. سفاری از آنتیالیاسینگ Mac OS X بجای ClearType موجود در ویندوز برای قلمها استفاده میکند و قلمها ظاهری تار و همواره بولد پیدا میکنند. منوها به روشنی قابل خواندن نیستند. سفاری از ترکیب کلیدهای ویژهٔ خودش که نه استاندارد هستند و نه قابل تغییر، برای اقداماتی چون گذر از Tab ها استفاده میکند. فهرست اینگونه ویژگیها تمامی ندارد.
در مدینهٔ فاضلهٔ آتنی اپل، عقدهٔ خود بزرگ بینی فاحش کمپانی چیز خوبی است. تولیداتش زیبا هستند. فروشگاههای اپل نفس را در سینه حبس میکنند و اینترفِیس نرمافزارهایش چیزی چون نهایت تکامل را تداعی میکنند.
ولی زمانی که اپل برتری اینترفیس کاربری خود را در چارچوب ویندوز اعلام میدارد، در جائی که همه به شیوهٔ مایکروسافت خو گرفته و در آن راحت هستند، وقایع ناگوار رخ خواهند داد.
کاربران ویندوز به استفاده از آیتونز وادار شده اند چنانچه بخواهند از آیپادشان استفاده کنند. کما اینکه این کار را میکنند. ولی این تجربهای دردناک، وقتگیر و آزاردهنده برای بسیاری از آنهاست که به استانداردهای ویندوز در مورد جایگاه دکمهها و نوار (bar) و کارکرد آنها عادت کردهاند.
اپل در مورد کوئیکتایم با رویکرد «روش من یا روش هیچکس» خودش در اینترفِیس جان سالم بدر میبرد زیرا به دکمههای کنترل فراسوی دکمههای استاندارد VCR، نظیر Play, Pause, Stop, Fast-forward و غیره نیازی نیست و در نتیجه غایب است.
ولی در مرورگر، اپل ناچار خواهد بود که کارها را به شیوهٔ ویندوز انجام دهد یا بطور زنده بلعیده خواهد شد.
اگرچه اینترنت اکسپلورر مایکروسافت بر بازار مرورگرها روی ویندوز حاکم است، رقابت واقعی اپل در این عرصه با فایرفاکس است که پیشرو ترین و فعال ترین کاربران پیسی استفاده میکنند و عاشقش هستند و دیگر مرورگر عمده برای ویندوز است که با آن باندل نشده است. اکثر کسانی که متمایل به این بوده اند که به جای مرورگر باندل شده مرورگر دیگری را نصب و استفاده کنند، قبلاً این کار را کرده اند و اکثراً فایرفاکس را انتخاب کردهاند.
شمار طرفداران فایرفاکس در مقایسه با کاربران اینترنت اکسپلورر کوچک است ولی مزاجی آتشین دارند. پر هیجان هستند و پر سر و صدا. اپل با این گروه از کاربران است که دم در ورودی بازار مرورگر در پیسی مواجه خواهد بود که با شمشیر و سپر ایستادهاند.
موزیلا با همخوان کردن فایرفاکس با دنیای وِبی که برای اینترنت اکسپلورر طراحی شده است، برگ برندهای را از کتاب ترفند خود مایکروسافت ربوده است. بجای جنگ و استقامت در مقابل این استانداردهای تحمیلی، آنها را پذیرفته و بهبود بخشیده است.
آیا اپل این فرمول برنده را برخواهد گزید؟ از نسخهٔ بتای سفاری چنین برداشت میشود که شاید نه.
اپل به این نیاز خواهد داشت که به اینترفیس کاربری ویندوز با فروتنی روی کند - که از امور نایاب نزد اپل است - و چیزها را به شیوهٔ ویندوز انجام دهد، یا اینکه بهای خودداری خود را در سهم بازار مرورگرها بپردازد.
چرا این جدال در این زمان؟
برخی تحلیلگران معتقدند، و من با آنها موافقم، که انگیزهٔ اصلی اپل در ورود به جنگ مرورگرهای پیسی با چنین تأخیری، ربط ناچیزی به مرورگرها، و ربط بسیاری به عرضهٔ آیفون دارد.
جابز اعلام کرد که آیفون برنامههای تولید بخش ثالث را تنها بصورت برنامههای مبتنی بر مرورگر اینترنت پشتیبانی خواهد کرد. و حدس بزنید چه مرورگری در آیفون مورد استفاده قرار میگیرد؟ بیشک اپل میخواهد انگیزهٔ بیشتری به توسعهدهندگان بدهد که سایتها و برنامههایی بسازند که از سفاری پشتیبانی میکند.
میبینید چگونه اپل در این امور متفاوت فکر میکند؟(think different)
بجای اینکه آیفون را مبنی بر برنامهها و سایتهای حاضر و آمادهٔ عمدتاً منطبق با اینترنت اکسپلورر و استانداردهای موجود عرضه کند، و به توسعه دهندگان آیفون بگوید که بروید بر اساس این استانداردها چیزی بسازید که روی آیفون هم عمل کند، اپل بطور مقاومت ناپذیری این نیاز را احساس میکند که بار دیگر باید میدانی تازهای را از اساس ساخته و کنترل کند.
مشکل هدف اپل از این قرار است: به منظور کنترل تجربهٔ کاربری تولیدات بخش ثالث در آیفون، اپل نیاز دارد که پلاتفرم مرورگر را کنترل کند. برای اینکه توسعهدهندگان را برای تولید برای این پلاتفرم ترغیب کند، اپل به سهم ملموسی از بازار مرورگرها نیاز دارد. برای کسب سهم بازار، اپل به همخوانی با ویندوز و پذیرش پلاتفرم خود از سوی کاربران ویندوز نیازمند است. و - اینجاست که منطق پروژهٔ اپل میلنگد - برای جلب رضایت بخش ملموسی از کاربران ویندوز، سفاری نیازمند است که استانداردهای موجود در وِب و روش معمول اینترفیس کاربری و کاربردی را بپذیرد.
آیفون در بازار موفق خواهد بود. و چندتائی برنامهٔ جالب برای آن و سفاری نوشته خواهد شد. ولی من معتقدم که سفاری در رقابتهای عمومی دنیای مرورگرهای ویندوز قصّابی خواهد شد.
شاید اپل امیدوار است که بتواند در بازار مرورگرهای «آلترناتیو» ویندوز نفوذ کند همانگونه که در بازار مدیا پلیرهای آلترناتیو نفوذ کرد. ولی این دنیایی کاملاً تازه و ناآشنا برای اپل است. رقابت مستقیم و رو در رو در میدانی که اپل کنترل نمیکند، نقطهٔ قوّت اپل نیست.
سفاری روی ویندوز شکست خواهد خورد.
مایک الگن در زمینههای مربوط به تکنولوژی و فرهنگ جهانی فناوری مطلب مینویسد.
http://www.macworld.com/news/2007/06/15/safarifight/